نامــــت
خاطراتــــت
بوســ ـــــه هایــــت
و ...
نامــــت
خاطراتــــت
بوســ ـــــه هایــــت
و ...
فقط رفت
بدون کلامی که بوی اشک دهد …
دل بــه دلم کـه نـدادی
پا به پـایـم کـه نـیـامـدی
دسـت در دسـتـم کــه نـگـذاشـتـــی
سر بــه سـرم دیـگـر نـگـذار کـه قـولـش را بــه بـیـابانداده ام ...
به اشک هایم بخند
چرا که تنها چیزی ست که از عشق
به یادگار خواهد ماند !
آدم بــا گذشتی بـــود ...
از من هم بــه سادگی گذشت ...
کــوتاه ترین قصه دنیـا :
رفـــت ...
وقتی چشمـانم را روی هم می گذارم
خواب مـرا نمی بـرد
تـــو را می آورد !
از میانــ فرسنگ ها
فاصلـه ...!
ﮔﻔﺘﻢ ﻧـﺮﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﻢ ﮐﻨﯽ
ﺑﺮﮔﺸــﺖ ﻧـﮕــﺎﻡ ﮐﺮﺩ ... ﮔﻔﺘﻢ ﺩﯾﺪﯼ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ …
ﮔﻔـﺖ : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺷﻤـﺎ ؟
تعداد صفحات : 5